هرآنچه باید درباره اختلال دوقطبی بدانید
اختلال دوقطبی (Bipolar Disorder) یکی از مهمترین و در عین حال پیچیدهترین بیماریهای روانی است که با نوسانات شدید خلق و خو شناخته میشود. این اختلال میتواند زندگی فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد، چرا که افراد مبتلا به آن بین دو حالت کاملاً متضاد یعنی شیدایی (مانیا) و افسردگی شدید نوسان دارند. گاهی در یک دوره سرشار از انرژی، هیجان و تصمیمگیریهای عجولانه هستند و گاهی در عمق ناامیدی، بیانگیزگی و خستگی ذهنی فرو میروند.
در سالهای اخیر، آگاهی عمومی درباره علائم و نشانههای اختلال دوقطبی افزایش یافته است، اما همچنان تشخیص صحیح و درمان بهموقع یکی از چالشهای اصلی در حوزه سلامت روان محسوب میشود. بسیاری از بیماران سالها با علائم این بیماری زندگی میکنند بدون آنکه بدانند دلیل اصلی نوسانات شدید خلقیشان چیست. گاهی اوقات نیز به اشتباه به عنوان افسردگی یا حتی اسکیزوفرنی تشخیص داده میشوند.
در این مقاله، قصد داریم به زبان ساده اما علمی، به این پرسش پاسخ دهیم که اختلال دوقطبی چیست و چه علائمی دارد. همچنین با بررسی انواع مختلف این اختلال، روشهای درمان، عوامل زمینهساز و تفاوت آن با دیگر بیماریهای روانی، به شما کمک میکنیم تا درک دقیقتری از این اختلال پیچیده اما قابل مدیریت داشته باشید.
آنچه در این مقاله میخوانیم:
- اختلال دو قطبی چیست؟
- دورهی هیپومانیا چیست؟
- انواع اختلال دوقطبی
- اختلال دوقطبی نوع اول (Bipolar I)
- اختلال دوقطبی نوع دوم (Bipolar II)
- سیکلوتایمیا (Cyclothymia)
- علائم اختلال دوقطبی
- علائم اختلال دو قطبی نوع اول (Bipolar I)
- علائم اختلال دو قطبی نوع دوم (Bipolar II)
- علائم سیکلوتایمیا (Cyclothymia)
- درک اپیزودهای مانیا و هیپومانیا در اختلال دوقطبی
- مانیا در اختلال دوقطبی
- هیپومانیا چیست و چه تفاوتی با مانیا دارد؟
- درک اپیزودهای افسردگی اساسی در اختلال دوقطبی
- علائم افسردگی دوقطبی
- شدت علائم و تفاوت با افسردگی معمولی
- تفاوت افسردگی و اختلال دوقطبی
- تأثیر اختلال دوقطبی بر زنان و مردان
- اختلال دوقطبی در زنان
- اختلال دوقطبی در مردان
- تأثیر اختلال دوقطبی بر گروههای به حاشیه رانده شده
- بررسی تأثیر اختلال دوقطبی بر کودکان و نوجوانان
- آیا کودکان میتوانند دچار اختلال دوقطبی شوند؟
- علائم اختلال دوقطبی در کودکان
- اختلال دوقطبی در نوجوانان؛ مرز بین بلوغ و بیماری
- نشانههای قابل توجه در نوجوانان
- درمان اختلال دوقطبی؛ نگاهی جامع به دارو، رواندرمانی و روشهای طبیعی
- داروهای مورد استفاده برای درمان اختلال دوقطبی
- رواندرمانی برای اختلال دوقطبی
- تغییر سبک زندگی برای مدیریت بهتر اختلال دوقطبی
- علل و عوامل خطر ابتلا به اختلال دوقطبی
- عوامل ژنتیکی
- ساختار و شیمی مغز
- عوامل محیطی
- اختلالات و بیماریهای رایج همراه با اختلال دوقطبی
- اختلالات روانی همزمان با اختلال دوقطبی
- بیماریهای جسمی همراه با اختلال دوقطبی
- چرا شناخت اختلالات همراه اهمیت دارد؟
- راههای مقابله با اختلال دوقطبی و یافتن حمایت در مسیر درمان
- تیم درمانی خود را بسازید
- صادقانه با تیم درمانی خود ارتباط برقرار کنید
- مهربانی با خود را فراموش نکنید
- نتیجهگیری
- پرسش و پاسخ
اختلال دو قطبی چیست؟
اختلال دوقطبی (Bipolar Disorder)، یک بیماری روانی مزمن و نوسانی است که با تغییرات شدید خلق و خو، انرژی، سطح فعالیت و توانایی عملکرد روزمره همراه است. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً بین دو حالت خلقی متضاد نوسان دارند:
حالت شیدایی یا مانیا (Mania)
در این دوره، فرد ممکن است:
- بسیار پرانرژی، پرحرف و سرخوش شود.
- احساس کند همه چیز ممکن است (اعتماد بهنفس بیش از حد یا "حس شکستناپذیری").
- تصمیمهای عجولانه یا پرخطر بگیرد (مثل خرجکردن بیرویه یا روابط جنسی پرخطر).
- دچار بیخوابی، توهم یا افکار غیرواقعبینانه شود (در موارد شدید).
حالت افسردگی شدید (Major Depression)
در این دوره، فرد ممکن است:
- احساس غم و ناامیدی عمیق داشته باشد.
- بیانرژی یا بیانگیزه شود.
- از فعالیتهایی که قبلاً لذت میبرده دوری کند.
- دچار اختلال در خواب، اشتها یا تمرکز شود.
- به مرگ یا خودکشی فکر کند.
دورهی هیپومانیا چیست؟
هیپومانیا نوع خفیفتری از مانیا است که علائم کمتری دارد و معمولاً بهقدری شدید نیست که باعث اختلال در کار یا روابط فرد شود. اما همچنان یک نشانه هشدار دهنده در اختلال دوقطبی نوع دوم (Bipolar II) است.
انواع اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی به سه نوع اصلی تقسیم میشود: اختلال دوقطبی نوع اول (Bipolar I)، اختلال دوقطبی نوع دوم (Bipolar II) و سیکلوتایمیا (Cyclothymia). پزشک یا متخصص سلامت روان میتواند هنگام بررسی، نوع دقیق اختلال را مشخص کند.
برخی افراد ممکن است علائم نوسانات خلقی داشته باشند که مشابه این سه نوع است اما دقیقاً با آنها مطابقت ندارد. در این موارد، معمولاً تشخیص بهصورت "سایر اختلالات دوقطبی و اختلالات مرتبط مشخص شده" یا "اختلالات دوقطبی و مرتبط نامشخص"ثبت میشود.
نوع | ویژگی |
اختلال دوقطبی نوع ۱ | شامل حداقل یک دورهی مانیا کامل، ممکن است با یا بدون افسردگی باشد. |
اختلال دوقطبی نوع ۲ | شامل دورههای افسردگی شدید و هیپومانیاست (اما بدون مانیا کامل). |
سیکلوتایمیا (Cyclothymia) | نوسانات خلقی خفیفتر و مداوم که معیار کامل مانیا یا افسردگی را ندارد. |
اختلال دوقطبی نوع اول (Bipolar I)
ویژگی اصلی اختلال دوقطبی نوع اول بروز حداقل یک اپیزود مانیا (شیدایی) است. در این نوع، ممکن است فرد قبل یا بعد از دوره مانیا، دورههایی از افسردگی شدید یا هیپومانیا (شیدایی خفیفتر) را تجربه کند.
برخی افراد ممکن است تا مدت زیادی خلقوخوی پایداری داشته باشند، و سپس بهطور ناگهانی دچار مانیا یا افسردگی شوند.
اختلال دوقطبی نوع دوم (Bipolar II)
در اختلال دوقطبی نوع دوم فرد حداقل یک دوره افسردگی اساسی به مدت دو هفته و حداقل یک اپیزود هیپومانیا به مدت حدود چهار روز را تجربه میکند.
سیکلوتایمیا (Cyclothymia)
سیکلوتایمیا نوعی اختلال دوقطبی خفیفتر است که در آن فرد برخی از علائم هیپومانیا و افسردگی را تجربه میکند، اما شدت و مدت این علائم بهاندازهای نیست که بتوان آنها را یک اپیزود کامل هیپومانیا یا افسردگی در نظر گرفت.
علائم در سیکلوتایمیا معمولاً خفیفتر و کوتاهتر از انواع دیگر اختلال دوقطبی هستند. بیشتر افراد مبتلا به این نوع، بین دورههای نوسانات خلقی، حدود ۱ تا ۲ ماه بدون هیچ علامتی زندگی میکنند.
علائم اختلال دوقطبی
سه ویژگی اصلی اختلال دوقطبی شامل شیدایی (مانیا)، هیپومانیا و افسردگی است. بسته به نوع اختلال دوقطبی، ترکیب و شدت این علائم ممکن است متفاوت باشد.

علائم اختلال دو قطبی نوع اول (Bipolar I)
طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5-TR)، تشخیص اختلال دوقطبی نوع اول شامل موارد زیر است:
- تجربه حداقل یک اپیزود مانیا به مدت حداقل ۱ هفته
- علائمی که بهطور جدی عملکرد روزانه را مختل میکنند
- علائمی که در اثر بیماریهای دیگر جسمی یا روانی یا مصرف مواد مخدر ایجاد نشده باشند
برخی افراد ممکن است علائم ترکیبی از مانیا و افسردگی را تجربه کنند که با عنوان ویژگیهای مختلط (mixed features) شناخته میشود. این حالتها تأثیر بیشتری بر زندگی فرد دارند.
اگرچه برای تشخیص اختلال دوقطبی نوع اول نیازی به وجود اپیزود افسردگی یا هیپومانیا نیست، اما بسیاری از مبتلایان این علائم را نیز گزارش میکنند.
علائم اختلال دو قطبی نوع دوم (Bipolar II)
تشخیص اختلال دوقطبی نوع دوم نیازمند وجود موارد زیر است:
- حداقل یک دوره هیپومانیا به مدت ۴ روز یا بیشتر همراه با حداقل ۳ نشانه مشخص
- تغییرات قابل توجه در خلقوخو و عملکرد روزانه که اطرافیان متوجه آن میشوند، حتی اگر این تغییرات عملکرد روزمره را مختل نکند
- حداقل یک اپیزود افسردگی اساسی به مدت ۲ هفته یا بیشتر
- وجود حداقل ۵ نشانه اصلی افسردگی که تأثیر قابلتوجهی بر زندگی روزمره دارند
- عدم ارتباط این علائم با بیماریهای دیگر یا مصرف مواد
در برخی موارد، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع دوم ممکن است توهم یا روانپریشی (سایکوز) را نیز تجربه کنند، اما فقط در طی دوره افسردگی. همچنین امکان بروز اپیزودهای خلقی ترکیبی وجود دارد که در آن فرد بهطور همزمان علائم افسردگی و هیپومانیا را دارد.
در اختلال دوقطبی نوع دوم، فرد هیچگاه اپیزود مانیا را تجربه نمیکند. در صورت بروز مانیا، تشخیص به اختلال دوقطبی نوع اول تغییر خواهد کرد.
علائم سیکلوتایمیا (Cyclothymia)
برای تشخیص سیکلوتایمیا، شرایط زیر باید وجود داشته باشد:
- دورههایی از علائم هیپومانیا و افسردگی بهصورت نوسانی به مدت حداقل ۲ سال (یا ۱ سال در کودکان و نوجوانان)
- علائمی که هرگز بهطور کامل با معیارهای یک اپیزود کامل هیپومانیا یا افسردگی مطابقت ندارند
- وجود علائم برای حداقل نیمی از مدت ۲ سال، بدون وقفهای طولانیتر از ۲ ماه
- عدم ارتباط علائم با بیماریها یا مصرف مواد
- علائمی که باعث ناراحتی روانی شدید شده و بر عملکرد روزانه تأثیر میگذارند
اختلال سیکلوتایمیا با نوسانات مکرر خلقی شناخته میشود. این علائم اگرچه خفیفتر از علائم دوقطبی نوع اول یا دوم هستند، اما معمولاً مدتزمان طولانیتری ادامه دارند و در نتیجه، فرد کمتر دورههای بدون هیچ علامتی را تجربه میکند.
در حالیکه هیپومانیا ممکن است تأثیر کمی بر زندگی روزمره داشته باشد، افسردگی حتی در صورت خفیف بودن، اغلب باعث ناراحتی روانی جدی و اختلال در عملکرد روزانه میشود.
اگر فرد در آینده دچار علائمی شود که معیارهای اپیزود کامل هیپومانیا یا افسردگی را داشته باشند، تشخیص احتمالاً به یکی از انواع دیگر اختلال دوقطبی یا افسردگی اساسی تغییر خواهد کرد.
درک اپیزودهای مانیا و هیپومانیا در اختلال دوقطبی
یکی از ویژگیهای اصلی اختلال دوقطبی، بروز اپیزودهای مانیا (شیدایی) و هیپومانیا (شیدایی خفیف) است. این حالتها با افزایش شدید انرژی، تغییرات خلقوخو و گاهی اوقات بروز رفتارهای پرخطر همراه هستند.
مانیا در اختلال دوقطبی
اپیزود مانیا معمولاً با حس شدید سرخوشی، هیجان، انرژی زیاد و تحریکپذیری همراه است. در چنین حالتی ممکن است:
- احساس شور و نشاط افراطی یا خودبزرگبینی داشته باشید
- تکانشی رفتار کنید یا تصمیمات آنی بگیرید
- افکارتان با سرعت بالا در ذهنتان بچرخند
- احساس کنید بینقص، شکستناپذیر یا فراانسانی هستید
- دچار توهم یا نشانههایی از روانپریشی (سایکوز) شوید
رفتارهای تکانشی در مانیا اغلب شامل موارد زیر است:
- داشتن روابط جنسی بدون محافظت یا بدون فکر
- مصرف مواد مخدر یا الکل بهصورت بیرویه
- خریدهای غیرمنطقی یا افراطی
- ترک ناگهانی شغل بدون برنامهریزی
- شروع سفر جادهای ناگهانی و بدون اطلاع به دیگران
- سرمایهگذاری سنگین و ریسکپذیر بدون بررسی
- رانندگی با سرعت بالا و خارج از حد مجاز
- شرکت در ورزشهای خطرناک که در حالت عادی از آنها دوری میکنید
نکته مهم اینجاست که این رفتارها معمولاً در حالات خلقی پایدار رخ نمیدهند و بیشتر مختص اپیزودهای مانیاست.
هیپومانیا چیست و چه تفاوتی با مانیا دارد؟
هیپومانیا بسیاری از علائم مانیا را دارد، اما بهصورت خفیفتر و کنترلپذیرتر بروز میکند. در دورههای هیپومانیا، فرد:
- انرژی بالایی دارد و بسیار فعال یا خلاق میشود
- ممکن است بازدهی و بهرهوری بالایی احساس کند
- تغییری در خواب یا گفتار سریعتر از حد معمول را تجربه کند
- تغییرات خلقی دارد، اما بدون اختلال جدی در عملکرد شغلی، تحصیلی یا اجتماعی
هیپومانیا برخلاف مانیا:
- معمولاً نیاز به بستری ندارد
- باعث روانپریشی یا توهم نمیشود
- مدت آن کوتاهتر است (معمولاً چند روز)
- اطرافیان نزدیک ممکن است تغییرات خلقی یا سطح انرژی فرد را تشخیص دهند، اما برای دیگران ممکن است این تغییرات مشهود نباشد
به دلیل شباهت ظاهری علائم هیپومانیا با عملکرد بالا، بسیاری از افراد متوجه نمیشوند که درگیر یک اپیزود غیرعادی هستند، تا زمانی که علائم شدیدتر شوند یا پیامدهای رفتاری نمایان گردد.
درک اپیزودهای افسردگی اساسی در اختلال دوقطبی
در اختلال دوقطبی، تغییرات خلقی میتواند از حالت سرخوشی (مانیا) به حالت افسردگی عمیق برسد. زمانی که خلق و خو به سمت پایین متمایل میشود و افت در خلق و خو رخ میدهد (A “down” change in mood)، فرد ممکن است احساس بیانرژی بودن، بیانگیزگی و غم داشته باشد.
علائم افسردگی دوقطبی
اپیزودهای افسردگی اساسی در اختلال دوقطبی معمولاً شامل حداقل پنج مورد از علائم زیر هستند:
- خلقوخوی پایین و پایدار همراه با احساس غم عمیق، ناامیدی یا پوچی
- کاهش سطح انرژی و احساس خستگی مداوم
- کندی روانی و حرکتی یا در برخی موارد، بیقراری مداوم
- بیعلاقگی به فعالیتهایی که قبلاً لذتبخش بودند
- اختلال در خواب: بیخوابی یا خواب بیش از حد
- احساس گناه یا بیارزشی
- مشکلات در تمرکز، تصمیمگیری یا تفکر شفاف
- افکار مربوط به مرگ، مردن یا خودکشی
- تغییر در اشتها یا وزن بدن (افزایش یا کاهش چشمگیر)
لازم به ذکر است که همه مبتلایان به اختلال دوقطبی لزوماً دچار افسردگی اساسی نمیشوند، اما بسیاری از آنها در طول زندگی خود حداقل یک یا چند اپیزود افسردگی را تجربه میکنند.
شدت علائم و تفاوت با افسردگی معمولی
بسته به نوع اختلال دوقطبی، ممکن است فرد تنها برخی از علائم افسردگی را داشته باشد، اما به تعداد کافی برای تشخیص اپیزود کامل افسردگی اساسی نرسند.
همچنین جالب است بدانید که گاهی اوقات حالت سرخوشی یا انرژی زیاد در مانیا ممکن است برای فرد لذتبخش به نظر برسد. به همین دلیل، پس از درمان مانیا و بازگشت به حالت نرمال، این وضعیت جدید ممکن است به اشتباه به عنوان دوره افسردگی یا افت خلقی تفسیر شود.
تفاوت افسردگی و اختلال دوقطبی
در حالیکه اختلال دوقطبی میتواند باعث افسردگی شود، اما یک تفاوت اساسی بین آن و افسردگی تکقطبی وجود دارد:
- در اختلال دوقطبی، فرد بین حالتهای "بالا" (مانیا یا هیپومانیا) و "پایین" (افسردگی) در نوسان است.
- اما در افسردگی معمولی، خلقوخو عمدتاً در حالت پایین باقی میماند تا زمانی که درمان شروع شود.
درک صحیح این تفاوت به ویژه در روند تشخیص و درمان اختلال دوقطبی اهمیت زیادی دارد.
تأثیر اختلال دوقطبی بر زنان و مردان
بر اساس اکثر مطالعات، نرخ تشخیص اختلال دوقطبی در مردان و زنان تقریباً یکسان است. با این حال، علائم، شدت، زمان تشخیص و نوع اپیزودها میتواند بر اساس جنسیت متفاوت باشد.
اختلال دوقطبی در زنان
در بسیاری از موارد، زنان علائم اختلال دوقطبی را در سنین بالاتر (اواخر ۲۰ تا ۳۰ سالگی) تجربه میکنند. برخی از زنان اولین نشانههای اختلال را در دوران بارداری یا پس از زایمان متوجه میشوند.
ویژگیهای شایع اختلال دوقطبی در زنان عبارتاند از:
- اپیزودهای شیدایی (مانیا) با شدت کمتر
- تعداد بیشتر اپیزودهای افسردگی نسبت به مانیا
- چرخههای سریعتر خلقی (بیش از چهار اپیزود مانیا یا افسردگی در طول یک سال)
- بروز بیشتر بیماریهای همزمان روانی یا جسمی
- بازگشت مکرر علائم (عود)، که گاه با تغییرات هورمونی ناشی از قاعدگی، بارداری یا یائسگی مرتبط است
در این زمینه، عود در اختلال دوقطبی به معنای تجربه مجدد یک اپیزود خلقی پس از یک دوره ثبات یا بهبودی است.
اختلال دوقطبی در مردان
افراد مذکری که به اختلال دوقطبی مبتلا هستند معمولاً:
- در سنین پایینتر دچار این اختلال میشوند
- اپیزودهای شدیدتر، به ویژه از نوع مانیا را تجربه میکنند، هرچند که این اپیزودها ممکن است با فاصله بیشتر رخ دهند
- احتمال بالاتری برای همزمانی با اختلالات مصرف مواد (مانند الکل یا مواد مخدر) دارند
- در طول اپیزودهای مانیا، بیشتر رفتارهای پرخاشگرانه یا تحریکپذیر نشان میدهند
اگرچه ماهیت اصلی اختلال دوقطبی در زنان و مردان مشابه است، اما نوع، شدت و عوامل تأثیرگذار بر این اختلال میتواند بهطور معناداری متفاوت باشد. شناخت این تفاوتها به تشخیص بهتر، درمان هدفمندتر و جلوگیری از عود علائم کمک میکند.
تأثیر اختلال دوقطبی بر گروههای به حاشیه رانده شده
پژوهشها نشان میدهند که افراد متعلق به گروههای اجتماعی و نژادی به حاشیه رانده شده – به ویژه کسانی که دارای تبار آفریقایی هستند – بیشتر در معرض تشخیص اشتباه اختلال دوقطبی به عنوان اسکیزوفرنی قرار دارند، بهویژه زمانی که علائم روانپریشی (سایکوز) در آنها دیده شود.
با وجود اینکه علائم اختلال دوقطبی ممکن است بسته به نوع آن و فرد مبتلا کمی متفاوت باشد، اما معیارهای تشخیص بالینی مشخص و جهانی برای این بیماری وجود دارد. با این حال، تبعیضهای نژادی و فرهنگی گاهی باعث میشود که رفتارها یا علائم روانپریشانه در برخی گروهها اشتباهاً به اسکیزوفرنی نسبت داده شود.
مطالعات نشان میدهند که ۵۰ تا ۷۵ درصد از مبتلایان به اختلال دوقطبی در طول بیماری خود حداقل یک بار علائم روانپریشی را تجربه میکنند.
ترکیب این دو واقعیت – وجود معیارهای تشخیص ثابت در کنار تفاوتهای آشکار در تشخیص نهایی –نشان میدهد که تعصبات ناآگاهانه یا سیستماتیک میتوانند نقش مهمی در تشخیص اشتباه یا تأخیر در تشخیص اختلال دوقطبی در گروههای به حاشیه رانده شده ایفا کنند.
برای کاهش خطاهای تشخیصی و افزایش عدالت در مراقبتهای روانی، ضروری است که متخصصان سلامت روان:
- آموزشهای فرافرهنگی (Cultural Competence) ببینند
- به تأثیر تبعیض سیستماتیک در سیستمهای درمانی آگاه باشند
- از ابزارهای تشخیصی استاندارد و بدون سوگیری استفاده کنند
بررسی تأثیر اختلال دوقطبی بر کودکان و نوجوانان
تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان همچنان بحث برانگیز است، زیرا علائم این بیماری در کودکان لزوماً مشابه علائم آن در بزرگسالان نیست. بسیاری از نشانههایی که در کودکان دچار اختلال دوقطبی دیده میشوند، با علائم سایر اختلالات رایج مانند اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD) همپوشانی دارند.
آیا کودکان میتوانند دچار اختلال دوقطبی شوند؟
در چند دهه گذشته، پزشکان و متخصصان سلامت روان بیشتر این مسأله را به رسمیت شناختند که اختلال دوقطبی میتواند از کودکی آغاز شود. گرچه تشخیص این بیماری در کودکان ممکن است چند هفته یا حتی چند ماه زمان ببرد، اما تشخیص زودهنگام میتواند مسیر درمان را هموار کند. در چنین مواردی، مراجعه به روانپزشک یا روانشناس کودک با تجربه در زمینه اختلالات خلقی بسیار مؤثر است.
علائم اختلال دوقطبی در کودکان
کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی مانند بزرگسالان دچار نوسانات شدید خلقی میشوند. ممکن است در یک بازه زمانی بسیار شاد، پرانرژی و هیجان زده به نظر برسند و در زمانی دیگر افسرده، غمگین، یا تحریکپذیر باشند.
مهم است توجه داشته باشیم که همه کودکان دچار تغییرات خلقی میشوند، اما در اختلال دوقطبی، این تغییرات:
- شدیدتر از حد معمول هستند
- بهوضوح قابل مشاهدهاند
- و معمولاً با عملکرد روزانه کودک تداخل پیدا میکنند
اختلال دوقطبی در نوجوانان؛ مرز بین بلوغ و بیماری
در دوران نوجوانی، تغییرات هورمونی و چالشهای بلوغ طبیعی میتواند باعث رفتارهای احساسی شدید و متغیر شود. اما نوسانات خلقی که:
- بهصورت ناگهانی و شدید رخ میدهند
- بهصورت مکرر تکرار میشوند
- و بر عملکرد روزمره نوجوان تأثیر میگذارند
میتوانند نشانهای از اختلال دوقطبی در نوجوانان باشند، نه فقط نشانهای از بلوغ.
نشانههای قابل توجه در نوجوانان
تشخیص اختلال دوقطبی معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی انجام میشود. در این سن، رفتارهایی مانند:
- تمایل به مصرف مواد
- افکار مربوط به رابطه جنسی
- یا تصمیمگیریهای پرخطر
ممکن است بهتنهایی نگرانکننده نباشند. اما اگر این رفتارها در قالب الگوی مشخصی از تغییرات خلقی شدید و ناپایدار ظاهر شوند، میتوانند نشان دهنده وجود یک اختلال خلقی از جمله اختلال دوقطبی باشند.
اگر فرزند شما بهطور مداوم دچار نوسانات خلقی شدید، تحریکپذیری، یا رفتارهای غیرمعمول است، بیتفاوتی میتواند به تأخیر در درمان منجر شود. مشاوره با یک متخصص سلامت روان کودک و نوجوان میتواند راهگشای مسیر تشخیص و مداخله زودهنگام باشد.
درمان اختلال دوقطبی؛ نگاهی جامع به دارو، رواندرمانی و روشهای طبیعی
اختلال دو قطبی یکی از بیماریهای جدی روانی است که با نوسانات شدید خلقی بین افسردگی و شیدایی یا هیپومانیا شناخته میشود. خوشبختانه، امروزه روشهای متنوعی برای درمان و مدیریت علائم اختلال دوقطبی وجود دارد که شامل داروها، مشاوره روانشناسی، اصلاح سبک زندگی و حتی برخی مکملهای طبیعی است.
داروهای مورد استفاده برای درمان اختلال دوقطبی
داروها نقش اساسی در کنترل نوسانات خلقی و پیشگیری از عود علائم دارند. رایجترین داروهایی که توسط روانپزشک تجویز میشوند عبارتاند از:
داروهای درمان اختلال دو قطبی: |
|
استفاده از این داروها باید تحت نظر پزشک باشد، زیرا تنظیم دوز، بررسی عوارض جانبی و پایش منظم ضروری است.
رواندرمانی برای اختلال دوقطبی
رواندرمانی (تراپی) بخش مکمل درمان دارویی است و به فرد کمک میکند تا با افکار و رفتارهای ناسالم مقابله کند و راهکارهایی مؤثر برای مواجهه با علائم پیدا کند.
برخی از مؤثرترین روشهای درمانی عبارتاند از:
- درمان شناختی رفتاری (CBT): کمک به شناسایی افکار منفی و تغییر الگوهای رفتاری ناسازگار
- آموزش روانی (Psychoeducation): افزایش آگاهی فرد و خانواده درباره اختلال دوقطبی، علائم هشدار دهنده، و چگونگی مدیریت آن
- درمان بینفردی و تنظیم ریتمهای اجتماعی (IPSRT): تمرکز بر تثبیت الگوهای روزمره مانند خواب، تغذیه و فعالیت فیزیکی برای کاهش نوسانات خلقی
تغییر سبک زندگی برای مدیریت بهتر اختلال دوقطبی
تغییرات سبک زندگی میتوانند مکمل درمانهای دیگر باشند. برخی از اقدامات مؤثر عبارتاند از:
- داشتن رژیم غذایی سالم و متعادل
- انجام حداقل ۱۵۰ دقیقه فعالیت بدنی در هفته
- مدیریت وزن و جلوگیری از چاقی
- شرکت منظم در جلسات تراپی یا مشاوره روانشناسی
گرچه این روشها بهتنهایی برای کنترل کامل اختلال کافی نیستند، اما میتوانند شدت علائم را کاهش دهند و کیفیت زندگی را بهبود بخشند، بهویژه زمانی که در کنار دارو و رواندرمانی استفاده شوند.
درمان مؤثر اختلال دوقطبی نیازمند رویکردی چندجانبه است که ترکیبی از دارو، رواندرمانی، اصلاح سبک زندگی و در صورت لزوم استفاده آگاهانه از درمانهای طبیعی باشد. مشاوره منظم با روانپزشک و روانشناس متخصص، کلید مدیریت موفق این بیماری در بلندمدت است.
علل و عوامل خطر ابتلا به اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی یک بیماری نسبتاً شایع روانی است که با نوسانات شدید خلقی بین افسردگی و شیدایی مشخص میشود. با اینکه تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده، هنوز علت دقیق ابتلا به این بیماری بهطور قطعی مشخص نیست. با این حال، کارشناسان سلامت روان معتقدند که ترکیبی از عوامل ژنتیکی، زیستی و محیطی در بروز آن نقش دارند.
عوامل ژنتیکی
یکی از مهمترین عوامل خطر برای اختلال دوقطبی، سابقه خانوادگی است. اگر یکی از والدین یا خواهر و برادرهای بیولوژیکی شما مبتلا به این اختلال باشند، احتمال ابتلای شما بین ۱۰تا ۲۵ درصد افزایش مییابد.
با این حال، داشتن سابقه خانوادگی لزوماً به معنای ابتلا نیست؛ بسیاری از افرادی که اعضای خانوادهشان به اختلال دوقطبی مبتلا هستند، هرگز این بیماری را تجربه نمیکنند.
ساختار و شیمی مغز
ناهنجاریهای ساختاری یا شیمیایی مغز نیز میتوانند در بروز اختلال دوقطبی نقش داشته باشند. پژوهشها نشان دادهاند که تفاوتهایی در نحوه عملکرد مغز، ساختار نواحی خاص، و تنظیم انتقال دهندههای عصبی ممکن است باعث افزایش ریسک این بیماری شوند. این عوامل زیستی میتوانند بر خلق و خو، تمرکز، حافظه و واکنش به استرس تأثیر بگذارند.
عوامل محیطی
علاوه بر عوامل ژنتیکی و زیستی، محیط زندگی و تجربیات فردی نیز میتوانند زمینهساز بروز اختلال دوقطبی باشند. برخی از مهمترین این عوامل عبارتاند از:
- استرس شدید یا مزمن
- تجربیات آسیبزا مانند سوءاستفاده، از دست دادن عزیز، یا تصادفهای شدید
- بیماریهای جسمی طولانی مدت یا ناتوان کننده
این عوامل بهتنهایی ممکن است باعث بروز اختلال نشوند، اما در افرادی که زمینه ژنتیکی یا حساسیت مغزی دارند، میتوانند نقطه شروع یا تشدید کننده علائم باشند.
هرچند دلیل مشخصی برای ابتلا به اختلال دوقطبی وجود ندارد، اما ترکیبی از ژنتیک، ساختار مغز و عوامل محیطی میتواند خطر بروز آن را افزایش دهد. درک این عوامل میتواند به تشخیص زودهنگام و مدیریت بهتر این بیماری روانی کمک کند.
اختلالات و بیماریهای رایج همراه با اختلال دوقطبی
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی اغلب ممکن است همزمان با این بیماری، اختلالات روانی یا جسمی دیگری را نیز تجربه کنند. این وضعیت به نام اختلالات همابتلایی (Comorbidities) شناخته میشود و میتواند فرآیند درمان و مدیریت بیماری را پیچیدهتر کند.
اختلالات روانی همزمان با اختلال دوقطبی
بر اساس مرور یک پژوهش علمی در سال ۲۰۱۹، اختلالات اضطرابی از جمله رایجترین همابتلاییهای روانی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی هستند.
برخی از رایجترین اختلالات روانی همراه عبارتند از:
- اختلالات اضطرابی (مانند اختلال اضطراب فراگیر یا پنیک)
- اختلالات مصرف مواد مخدر و الکل
- اختلالات تغذیه (مثل بیاشتهایی عصبی یا پرخوری عصبی)
- فوبیاهای خاص (ترسهای غیرمنطقی از اشیا یا موقعیتها)
- اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD)
علائم این اختلالات میتوانند با توجه به وضعیت خلقی فرد (مانیا یا افسردگی) شدت پیدا کنند. بهعنوان مثال، اضطراب معمولاً در دورههای افسردگی شدت بیشتری دارد، در حالی که سوءمصرف مواد بیشتر در دورههای شیدایی یا مانیا رخ میدهد.
بیماریهای جسمی همراه با اختلال دوقطبی
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به برخی بیماریهای جسمی مزمن نیز باشند. این بیماریها شامل موارد زیر میشوند:
- میگرن
- بیماریهای قلبی و عروقی
- دیابت
- اختلالات تیروئید
وجود این بیماریهای جسمی در کنار اختلال دوقطبی ممکن است باعث تشدید علائم، افزایش مصرف دارو یا پیچیدگی در روند درمان شود. بنابراین، پیگیری همزمان سلامت جسمی و روانی برای این افراد بسیار حیاتی است.
چرا شناخت اختلالات همراه اهمیت دارد؟
شناسایی اختلالات همراه با اختلال دوقطبی میتواند نقش مهمی در تشخیص دقیقتر، طراحی برنامه درمانی مؤثرتر و بهبود کیفیت زندگی بیمار ایفا کند. درمان همزمان این اختلالات (چه روانی و چه جسمی) میتواند از تشدید علائم جلوگیری کرده و اثربخشی درمان اصلی را افزایش دهد.
راههای مقابله با اختلال دوقطبی و یافتن حمایت در مسیر درمان
اگر متوجه علائم اختلال دوقطبی در خود شدهاید، اولین و مهمترین گام مراجعه به پزشک یا رواندرمانگر حرفهای است. تشخیص به موقع و آغاز درمان، نقش کلیدی در کنترل علائم و بهبود کیفیت زندگی دارد.
در صورتی که یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان علائم اختلال دوقطبی را نشان میدهد، با مهربانی و بدون قضاوت او را به مراجعه به رواندرمانگر یا روانپزشک تشویق کنید. یادآوری اینکه «در کنارشان هستید و از آنها حمایت میکنید»، میتواند کمک بزرگی باشد.
تیم درمانی خود را بسازید
تشکیل یک تیم مراقبتی حرفهای میتواند اثربخشی درمان را افزایش دهد. این تیم ممکن است شامل افراد زیر باشد:
- پزشک عمومی برای بررسی سلامت کلی بدن
- روانپزشک جهت تجویز و تنظیم داروها
- رواندرمانگر یا مشاور برای جلسات گفتوگو درمانی (مانند CBT)
- متخصصان مکمل مانند کارشناس خواب، ماساژ درمانگر یا درمانگر طب سوزنی
- گروههای حمایتی یا انجمنهای مخصوص افراد مبتلا به اختلال دوقطبی
درمان مؤثر ممکن است نیاز به آزمون و خطا داشته باشد. برخی داروها برای یک فرد بسیار مؤثر هستند ولی برای دیگری هیچ اثری ندارند. همین موضوع درباره انواع روشهای رواندرمانی نیز صادق است. برای مثال، درمان شناختی-رفتاری (CBT)میتواند برای برخی مفید باشد ولی در برخی افراد پاسخ ضعیفی بدهد.
صادقانه با تیم درمانی خود ارتباط برقرار کنید
اگر روش درمانی خاصی مؤثر نیست یا حتی حالتان را بدتر میکند، بدون تردید آن را با تیم درمانیتان مطرح کنید. سلامت روانی شما اولویت دارد و پزشکان باید در کنار شما برای یافتن بهترین راهکار تلاش کنند.
مهربانی با خود را فراموش نکنید
بسیار مهم است که بدانید اختلال دوقطبی، انتخاب شما نبوده است و بهدلیل هیچ اشتباه یا کمکاری از سوی شما بهوجود نیامده است. خودشفقتی و پذیرش این واقعیت میتواند بخش مهمی از مسیر بهبودی باشد.
اگر درمانها بهسرعت جواب ندادند، دلسرد نشوید. این روند ممکن است زمانبر باشد. صبر داشته باشید و با خودتان مهربان بمانید.
نتیجهگیری
اختلال دوقطبی یک بیماری روانی مزمن اما قابل مدیریت است که با شناخت صحیح، تشخیص به موقع و پیگیری درمان، میتوان کیفیت زندگی را بهطور چشمگیری بهبود بخشید. همانطور که در این مقاله بررسی کردیم، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دورههایی از شیدایی (مانیا)، افسردگی شدید یا هیپومانیا را تجربه کنند. این نوسانات خلقی اگر بدون درمان رها شوند، میتوانند روابط، عملکرد شغلی و سلامت جسمی فرد را به خطر بیندازند.
با این حال، درمانهایی مانند داروهای تثبیت کننده خلق، رواندرمانی (CBT)، آموزش روانی، اصلاح سبک زندگی و حمایت خانواده میتوانند نقش تعیین کنندهای در کنترل علائم داشته باشند. همچنین، توجه به تغذیه مناسب، خواب کافی، فعالیت بدنی منظم و ایجاد یک برنامه روزانه پایدار میتواند از بروز اپیزودهای جدید پیشگیری کند.
در کنار درمانهای پزشکی، داشتن حمایت اجتماعی و خانوادگی، شرکت در گروههای حمایتی و کسب آگاهی مستمر درباره اختلال دوقطبی میتواند به فرد کمک کند تا احساس تنهایی نکند و بتواند مسیر درمان را با امید ادامه دهد.
به یاد داشته باشید:
✅ اختلال دوقطبی انتخاب فرد نیست، اما مدیریت آن در دستان اوست.
✅ با درمان مناسب، بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال میتوانند زندگیای پربار، موفق و معنادار داشته باشند.
اگر شما یا یکی از عزیزانتان علائم اختلال دوقطبی را تجربه میکنید، هرگز منتظر نمانید. مشاوره با روانپزشک یا روانشناس قدمی مهم و ضروری برای شروع درمان و بازیابی سلامت روان است.
پرسش و پاسخ
1. آیا اختلال دو قطبی میتواند بدون درمان بهبود یابد؟
خیر، اختلال دو قطبی معمولاً بدون درمان مناسب بهبود نمییابد و حتی ممکن است شدت بیشتری پیدا کند. اختلال دو قطبی نوعی اختلال روانی مزمن است که با نوسانات شدید خلق خو، دورههای شیدایی (مانیا) و افسردگی همراه است. بدون استفاده از داروهای تثبیت کننده خلق و خو، مشاوره تخصصی روانشناسی و ایجاد سبک زندگی متعادل، احتمال دارد فرد دچار بازگشت مکرر علائم یا حتی وخامت در عملکرد روزانه و روابط اجتماعی شود. بنابراین، پیگیری مداوم و درمان مستمر، کلید مدیریت مؤثر این اختلال است.
2. تفاوت بین اختلال دو قطبی نوع ۱ و نوع ۲ چیست؟
اختلال دو قطبی به دو نوع اصلی تقسیم میشود:
- اختلال دو قطبی نوع ۱ شامل دستکم یک دوره شیدایی کامل (مانیا) است که ممکن است با یا بدون دورههای افسردگی همراه باشد. این نوع از اختلال میتواند نیازمند بستری شدن در بیمارستان باشد.
- اختلال دو قطبی نوع ۲ شامل دورههای افسردگی شدید و هیپومانیا (شیدایی خفیفتر) است. اگرچه شیدایی در نوع ۲ به شدت نوع ۱ نیست، اما دورههای افسردگی معمولاً شدیدتر و طولانیتر هستند.
در هر دو نوع، نوسانات خلقی بر عملکرد روزانه تأثیر میگذارند و تشخیص صحیح توسط روانپزشک اهمیت زیادی دارد.
3. آیا افراد مبتلا به اختلال دو قطبی میتوانند زندگی عادی داشته باشند؟
بله، با درمان مناسب و پایبندی به برنامه مراقبت روانی، بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی میتوانند زندگی عادی، موفق و رضایتبخش داشته باشند. مدیریت اختلال دو قطبی شامل ترکیبی از دارو درمانی، رواندرمانی (مانند CBT)، حمایت خانوادگی، آموزش روانی و ایجاد سبک زندگی منظم و پایدار است. با شناخت محرکهای شیدایی یا افسردگی و پرهیز از آنها، بسیاری از بیماران میتوانند از نوسانات شدید خلق و خو پیشگیری کنند و به ثبات برسند.
4. آیا استرس و سبک زندگی بر تشدید علائم اختلال دو قطبی تأثیر دارد؟
بله، استرس و سبک زندگی ناسالم میتوانند نقش مهمی در تشدید علائم اختلال دو قطبی داشته باشند. عواملی مانند کمخوابی، تغذیه نامناسب، مصرف الکل یا مواد مخدر، و فشارهای روانی مزمن میتوانند موجب بروز یا تشدید دورههای شیدایی یا افسردگی شوند. داشتن برنامه خواب منظم، تغذیه سالم، ورزش، پرهیز از عوامل محرک و شرکت در جلسات رواندرمانی، میتواند به کنترل بهتر نوسانات خلقی و بهبود کیفیت زندگی کمک کند.